ورود ثبت نام
مرسانا

مرسانا جان تا این لحظه 10 سال و 11 ماه و 2 روز سن دارد

شب غم!

مامانی دلم میخواد بمیرم اما نبینم گریه هاتو من چه گناهی کرده بودم که دیگه بچم دوست نداره بغلم بیاد مامانم امشب فکر کنم از تمام شبهای زندگیم وحشتناک تر بود اصلا نمیخوای بغل مامان بیای زیر سینم که میری میزنی زیر گریه مامان من چکار کردم که اینطوری شد پستونک شد هووم! مشخصه که گشنته اما نمیخوری!! دارم میمیرم از غصه تروخدا این روند رو ادامه نده وگرنه دق میکنم چرا انقد عصبانی بابا مگه چه خبره مگه خدا چقدر به مادرا صبر داده! یه روزی بزرگ شدی و اینارو خوندی بدون مامان و خیلی اذیت کردی! البته دست خودتم نیست مامانی حتما یه مشکلی هست! ولی ای کاش این روزهای سخت تموم بشه و دیگه. هیچ اثری از این بی قراری های وحشتناک توی تک نمونه دوست دارم
تاریخ : 27 مرداد 1392 - 10:10 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 1870 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

  • مامان فربد
    یکشنبه 27 مرداد 1392 - 10:25
    اميدوارم شير شمارو بخوره تا بزرگ بشه چون پستونك براش فايده اي نداره.در حيني كه راه ميريد بهش شير بديد شايد بخوره.يعني اميدوارم كه بخوره.ببوسيدش.
  • مامان آیلین
    یکشنبه 27 مرداد 1392 - 11:50
    وای مامانی منم یاد شب زنده داریام افتادم غصه نخور می گذره شاید مرسانا جون شب ها دل درد داره که شیر نمی خوره اگه یه نسخه ببریش پیشه پزشک اطفال ضرر نداره
  • مامان بهنود
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 00:22
    چی شده مرسانا جوون .شیرتو بخور گل خاله..چرا گریه میکنی عزیزم؟؟؟
  • مامان امیرمحمد
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 03:33
    مامانی چرا نمی بریدش دکتر،اینطور که خیلی اذیت می شید!
  • مامان امیرمحمد
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 03:34
    البته ببخشیدا اینطور گفتم، منظورم اینه که شاید دکتر بتونه یه پیشنهاد خوب بده یا از مرکز بهداشتی که می برید کمک بگیرید.
  • مامان پارسا
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 10:26
    آره منم موافقم که ببریدش دکتر.امیدوارم که هر چه زودتر خوب بشه و شیرشو بخوره.
  • دريا
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 19:43
    مامانی های گل دکتر بارها بردمش میگن کولیک چهار ماه تموم شه خوب میشه صبر کن! الانم که بچم یه منبع آرامشی برا دردش پیدا کرده پستونک رو میخوره و از همه چی حتی شیرم گذشته هر کار میکنم نزارم بخورش نمیتونم خیلی میترسم از شیر بمونه
  • مامان آوینا جون
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 23:00
    سلام مامانی مرسانا جون.عزیزم نگران نباش از این موارد زیاد پیش میاد نه تقصیر شماست نه مرسانا کوچولوی ناز....منن تا10روزاول با آوینا کوچولواین مشکلو داشتم.خداکمک میکنه خانوم گل ،مامان مهربرن این شب وروزهای سخت تموم میشه فقط عزیزم استرس نداشته باش و آرامش و صبر را همیشه و همیشه داشته باش،چون اینجوری کارهازودتر و بهتر پیش میره گلم.توکلت بخداباشه اصلاچیزی نیست مرساتاجون هنوزخیلی کوچولویه فداتشم.آیت الکرسی واسش زیاد بخون لطفا.مرسی مامان مهربونه مرسانا جون.
  • مامان آوینا جون
    دوشنبه 28 مرداد 1392 - 23:04
    راستی مامان دریا شیرشو کمکم با یه قاشق کوچولو قطره قطره بریز توی دهان مرسانا جون تا ازشیر نمونه،پستونک هم خیلی به مرور و کم کم ازش میشه گرفت .فقط نگران نباش و اصلا استرس نداشته باش تا آروم آروم گلمون ای کولیک4ماهه رو رد کنه.قربونت.
  • maman goli
    سه شنبه 29 مرداد 1392 - 02:02
    عزیزم نگران نباش همه چیز درست میشه .خیلی از بچه ها کولیک دارند.ثنا هم داشت .گلم میدونم سخته ولی کمی صبور باش
  • امیرعلی
    سه شنبه 29 مرداد 1392 - 02:26
    عزیزم اصلانگران نباش مطمئن باش خوب میشه فقط صبورباش تامیتونی اگرتونستی شیرت روبدوش وباقاشق بهش شیربده که گشنه نمونه .توکلت به خداباشه مهربون

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام