مامانم سلام. بعد یه سال باز برگشتیم اینجا. عشق من میدونی که یه سال گذشته مامان خیلی درگیر درس و کار و شما بود. فرصت نکردم بیام اینجا برات خاطره درست کنم! نانازی من حالا دیگه خانم شدی الان دو سال و دو هفته شدی. تولد هم یه کوچولو برات گرفتم. مثل پارسال فرصت نشد مفصل بگیرم. از چی برات بگم! دختر مامان بالاخره یه هفته س پستونکو گذاشته کنار. البته اگه بابا اجازه بده! پوشک هنوز تازه شروع کردیم تا انشاالله اونم ترک کنی. صحبت کردنت نمکیه شیرین من در حد لغاته جمله نمیگی ولی ماشاالله دایره لغات تکمیله! یه جاهایی به شدت لجباز! که من عاصی میشم نمیدونم چه کنم دیگه. یه جاهایی هم بسیااار خانم. راستی شما الان سه ماهه مستقل شدی شبا تنهاتو اتاق خودت میخوابی. عشق پارکی و هر کی میگه بریم کجا میگی پاااارک! نفسم بیشتر از قبل عاشقتم و دوستت دارم. هنوز م نگرانیام هس برات و بیشتر هم شده. همه فکر و ارزومم خانمم خوشبختی و تربیت صحیح شماست. امیدوارم موفق شم
مرسانا دختر عمه میشود!
عشق من ، روژان جون 10 تیر به دنیا اومد کپلی عمه چاقالو خانمم 4 کیلو به دنیا اومد درست دوبرابر تو ! الانم که یه ماه و نیمه س همچنان خوش خوراکه و دایم در حال شیر خوردن در حالی که تو کم کم داری دیگه شیر خوردنو فراموش میکنی دوست داشتم تا 2 سالگی بهت شیر بدم که متاسفانه به دلیل استقبال نکردن شما شیر مامان داره تموم میشه ! بگذریم! خلاصه همبازیه آینده شما تپلی خانم عمه روژان نام گرفت ! یعنی روشنایی! امیدوارم اینده خوب و روزای خوشی باهم داشته باشین.