مرسانا

مرسانا جان تا این لحظه 10 سال و 10 ماه و 28 روز سن دارد

جوجوي من!

سلام جوجوي نازم.  هنوزم نميدونم اسم نازتو چي بايد بزارم سخت ترين کار دنياس. بابا ميگه بزاريم روژان! ولي من دلم باهاش نيست. دلم يه اسم با معني تر ميخواد. جوجوي نازم دارم خودمو ميکشم واست يه کلاه ببافم! هنوز اولاشم خدا کنه بتونم! عوضش ماماني کلي واست بافتني هاي قشنگ بافته. منم برات لباساي خوجل خريدم لحظه شماري ميکنم بياي و اينارو تو تنت ببينم يه دونه من. مامان حسابي زشت شده! ميگن چون دخمل دارم زشت شدم! فداي يه تار موت تو سالم باش مهم نيست. هفته پيش سونوگرافي بوديم با خاله رفتيم اگه بدوني چه عشقي داشت ديدنت! بعضي وقتا يه کوچولو تکون تکون ميخوري ولي من دلم ميخواد بيشتر شه! کيف ميکنم عشلم. خدا کنه حالت خوب خوب باشه تا آخر. امروز ماماني مهموني داره دخترمو لباس خوشجل ميکنم ميبرم مهموني فداش بشم. راستي از فردا بايد برم سر کار ماماني ! بعد دو ماه مرخصي! دعا کن برام سخت نباشه توام اذيت نشي. يه دونه من خيلي دوست دارم. عشق منيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي! بوس بوس


تاریخ : 30 بهمن 1391 - 21:43 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 909 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

حلما خانم!

سلام دخمل نااااااااااااااازم خوبي ماماني؟ عشق مامان ديگه جديدا تکوناتو شروع کردي يه چيزايي حس ميکنم هميشه گوش به زنگم که حرکتي احساس کنم. ماماني فردا کنکور دارم! بهم نخند! دعا کن از خدا بخواه ماماني رو کمک کنه البته خدا منو خيلي دوست داره ميدونم وقتي فرشته اي مثل تورو به امانت داده به من تا بزرگش کنم. اين روزا شبانه روز به روزي فکر ميکنم که تورو بغلم بگيرم عشق من. راستي ماماني شروع کرده برات لباسهاي خوشگل بافتن تا الان يه پيراهن قرمز ناااااااااااااااااز بافته منم برات يه لباس جيگرئ گرفتم که فکر کنم عيد سال ديگه اندازت شه! خيلي دوست دارم فدات شم . راستي فردا ميريم تولد خاله فرزانه جيگري سال ديگه توام تو تولدش هستي نفس. عشق من يادت نره مامان و بابا تورو يه دنيا اااااااااااااااااااا دوست دارن! ميبوسمت گلم. ماماني راستي فکر کنم بخوايم اسمتو حلما بزاريم يعني ددختر صبور! ولي هنوز مطمءن نيستم تو نظرت چيه گوگولي؟!


تاریخ : 16 بهمن 1391 - 18:58 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 2403 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

دخمل ناز من

سلام دختر ناز مامان بالاخره فهميدم که دخملي. و اينکه خدا بهم رو کرده و بهم دختر داده فرشته من تو بزرگترين نعمت زندگي ماماني . وقتي فهميدم دختري و سالمي از خوشحالي گريم گرفته بود! بابايي تعجب کرده بود! عشق من مامان خيلي دوست داره و برات خيلي فکرا داره. . خوب باشي گلمو دوست دارم  بوس بوس


تاریخ : 06 بهمن 1391 - 20:06 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 981 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

ني ني من نعمت بزرگ من

سلام عشق مامان. مامان فدات شه الهي. خيلي وقت بود ميخواستم برات بنويسم ولي ميدوني مامانت درس خون شده! گفتم بزا امسالم به خاطر تو گلم مرخصي رو گرفتم واسه کنکور يکم بخونم. عشق مامان تو که پيش خدايي ازش بخواه ماماني کنکور قبول شه قول ميدم به تو سخت نگذره اگه قبول شم. حالا ديگه تو تنها عشق ماماني انقده برات ارزوها دارم نفسم. کاشکي بتونم و همشو اجرا کنم کاشکي لايق نعمت بزرگ رو که خدا بهم ميده داشته باشم. نفسم يه روزي که اين نوشته هامو ميخوني يه اقا پسر يا دختر خانم بزرگ شدي اميدوارم اون موقع مامان سرفراز باشه از بزرگ کردن بچه اي مثل تو. انشالله. ماماني من که مردم دوس دارم بدونم واسم يه دختر خوشگل ميشي يا يه پسر اقا! فردا ميرم سونوگرافي. اول که شبانه روز ميخوام سالم باشي. بعدا هم بفهمم دخملي يه پسل. عشق مامان بيشتر از هر چيزي فکر کني دوست دارم. خودمم تعجب ميکنم از اين تحول مثبتي که در من به وجود اومده! دوست دارم مامانييييييييييييييي. بوس بوس


تاریخ : 03 بهمن 1391 - 22:37 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 873 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید