دخملم این 3تا عکس آخر مال دیروزه یعنی 29 مرداد روز خوبی بود رفته بودیم خونه مامانی اینا .اولین بار بود روی خنده رو و خوش اخلاق تورو میدیدن کلی ذوق کرده بودن طفلکا ! این روزا خیلی بهتر شدی البته بیشتر به پستونک ربط داره که ارومت کرده من هنوزم خیلی باهاش مخالفم اما چون شیرتو میخوری و انقدم بهش اصرار داری و ارومت میکنه چاره ای جز قبولش نداشتم! امیدوارم فقط مانع شیر خوردنت نشه. انشاالله روز به روز داری به سمت خوب بودن پیش میری و من بی صبرانه منتظرم تو 4 ماهه بشی و این بهانت برای گریه های شبانه از بین بره,! نفسم از همه چیه دنیا بیشتر دوست دارم اینو همیشه یادت باشه بوووس
کممممممممممممممک!!!
ماماناي مهربون ميشه لطفا کمکم کنيد. کيا به بچشون پستونک دادن؟ به نظرتون خوبه؟ ضرري نداشته براتون ؟جوجوي من خيلي عادت کرده به خوردنش شيرشو خدارو شکر ميخوره خيلي هم آرومش ميکنه بخصوص وقت دل درداش . اما نگرانم اين وابستگي براش خوب نباشه . به هيچ عنوانم ولش نميکنه من که جلوش کم آوردم گذاشتم بخورش ديگه!
شب غم!
مامانی دلم میخواد بمیرم اما نبینم گریه هاتو من چه گناهی کرده بودم که دیگه بچم دوست نداره بغلم بیاد مامانم امشب فکر کنم از تمام شبهای زندگیم وحشتناک تر بود اصلا نمیخوای بغل مامان بیای زیر سینم که میری میزنی زیر گریه مامان من چکار کردم که اینطوری شد پستونک شد هووم! مشخصه که گشنته اما نمیخوری!! دارم میمیرم از غصه تروخدا این روند رو ادامه نده وگرنه دق میکنم چرا انقد عصبانی بابا مگه چه خبره مگه خدا چقدر به مادرا صبر داده! یه روزی بزرگ شدی و اینارو خوندی بدون مامان و خیلی اذیت کردی! البته دست خودتم نیست مامانی حتما یه مشکلی هست! ولی ای کاش این روزهای سخت تموم بشه و دیگه. هیچ اثری از این بی قراری های وحشتناک توی تک نمونه دوست دارم
پستونک مهربونتر از مامان:-(
مامانی امشب هم از اون شبای بد بود ! امروز بعد گریه های دیشبت بابا پیشنهاد داد بهت پستونک بدیم دادیم و آب روی آتیش بود خیلی آروم شدی خوشحال از اینکه بالاخره آروم گرفتی اما حالا انقد دوستش داری که از عصر ولش نکردی و دیگه شیر مامانی رو هم نمیخوای :'(( امیدوارم تا صبح انقد گرسنگی بهت فشار بیاره که بالاخره بی خیالش بشی یه دنیا دوست دارم عشقم