مرسانا

مرسانا جان تا این لحظه 10 سال و 10 ماه و 20 روز سن دارد

درد دل با مرساناي نفس

عشق من سلام خيلي خسته ام ماماني خيلي! البته با همه خستگي کم نمي ارم و از خودم راضي ام که همه تلاشمو برات ميکنم که بهت تو اين دنيا سخت نگذره گل من ولي احساس مي کنم زيادي ديگه دارم از خودم دور ميشم! همه وقتم مال تويه! چه وقتي با الانت مشغولم چه وقتي با آيندت درگيرم! اينکه ميتونم مامان خوبي باشم دختري تربيت کنم که با بچه هاي معمولي فرق داشته باشه! نميخوام هيچ بدي ي ببيني گل من دلم ميخواد بتونم يه انسان واقعي تربيت کنم نه مثل خيلي نوجووناي امروزي بيخودي! همش ميترسم نکنه از پسش بر نيام! نکنه اين همه زحمتي که برات ميکشم بي نتيجه بمونه! اما از ته دلم اميدوارم اينطوري نشه من هر کاري بتونم ميکنم که خوب بزرگ شي نفسم. ولي بايد يه فکري هم برا خودم بکنم تا انرژي داشته باشم اين راه طولاني رو طي کنم. بايد واسه ورزشم واسه سلامتيم واسه برگشتن به وزن قبليم! واسه عبادتم واسه دل خودم يه فکرايي بکنم! خدايا اين عشق و اين امانت بزرگ رو تو به من لطف کردي لياقت داشتنش و خوب بزرگ کردنشم خودت بهم بده و انرژي بده تا خسته نشم. عشقم دوست دارم


تاریخ : 21 تیر 1392 - 08:57 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 942 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

عشق من يک ماهه گيت مبارک

سلام عشق مامان بالاخره وقت شد برات بنويسم اين روزا انقد منو درگير خودت گردي که فرصت هيچ کار ديگه اي رو ندارم ولي من اين درگيري رو خيلي دوست دارم عشقم. نفسم يک ماهه شدي يک ماه فوق العادع با تمام سختي ها و خوشي هاش گذشت. مامان انقد يه دفعه پزتاب شد به اين دوران و اين همه مسئوليت که خودشم باورش نميشد. ولي شيريني وجودت انقد جذابيت داشت که سختي هاش به چشم نيومد اين احساس که يه نفر فقط با شنيدن صداي تو و بوي تو آروم ميشه واقعا فوق العادس من عاشقانه دوست دارم نفسم .  يه ماهي که  گذشت همش خاطره بود دلم ميخواست لحظه لحظه هاشو ثبت کنم لحظه تولدت با عجله  اومدنت يه ني ني با دست و پاي خيييلي کوچولو اولين باري که بغلم دادنت اولين باري که بابا ديدت تجربه شير دادنت و روزهاي سخت اول که شير نمي خوردي کوچولوي من نگراني من از وزن نگرفتنت که خدارو شکر اينطوري نشد و تو يه ماه يک کيلو و 100 اضافه کردي اولين باري که همه ديدنت اولين گزيه هات و البته اولين جيغاي وحشتناکي که کشيدي و مامان و به گريه انداختي تجربه بد دل درداي شبانت و ساعتها گريه کردنت اولين باري که با هم بيرون رفتيم شير خوردناي طولانيت دکتر گفت بهت کلک بزنم و پستونک بدم بخوري چون زيادي ميخوردي دل درد شدي و بالاخره امروز پستونک و قبول کردي. روزايي که با هم تنها گذرونديم و اجازه يه نهار درست کردنم بهم ندادي. امتحاني که به خاطز تو نرفتم و فداي سرت. اولين کلاس سه تاري که با هم رفتيم اولين باري که ازت جدا شدم و رفتم استخر. همه بران تجربه هاي فوق العاده و دوست داشتني اي بود عزيزم هر روز که ميگذره بيشتر عاشقت ميشم توام با نمک تر ميشي عزيزم يک ماهه گيت مبارک انشالله تولد يک سالگيتو بگيريم . نفسم مامان خيلي دوست داره


تاریخ : 19 تیر 1392 - 04:50 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 798 | موضوع : وبلاگ | 6 نظر

عشق مني صورتي نازم!

عشق مني صورتي نازم!


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:37 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 2375 | موضوع : فتو بلاگ | 3 نظر

پروانه ناز مني

پروانه ناز مني


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:37 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 875 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

تپلي نازم مامان فداي شمک کوچولوت شه

تپلي نازم مامان فداي شمک کوچولوت  شه


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:36 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 3311 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

نازنيييييييييييييييييييينم

نازنيييييييييييييييييييينم


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:35 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 821 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

بگردمت!

بگردمت!


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:34 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 775 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

ماماني؟اون پايين چه خبره عزيزم؟!

ماماني؟اون پايين چه خبره عزيزم؟!


تاریخ : 19 تیر 1392 - 00:33 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 707 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر