مرسانا

مرسانا جان تا این لحظه 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن دارد

مرساناي مامان خوشحال باش

عشق نازم فداي خنديدنات بشم گلکم ناراحنم تو خواب انگاري خيلي اذيتي ميگن همه بچه ها اولش همينطوري ان من که نميدونم ولي ميدونم که اصلا دوست ندارم اذيت بشي جوجويي با شير دادن بهت هم مشکل دار شدم يا همش خوابي بايد به زور بيدارت کنم تا شير بخوري يا وقتي بيداري ديگه ولم نميکني بديش اينه که ميخوري و بعد بالا مياري اين روزا درد و غم من و بابايي فقط َشده شير خوردن شما و نق زدناي شبانت. که بيچارمون کرده ميدونم جوجويي اين سختي ها ميگذره ولي خوب اصلا دوست ندارم ناراحتيتو ببينم نفسي راستي ديروز برديمت حموم فدات شم تجربه جالبي بود برام همش خواب بودي عسلم زير دوش فداي دست و پاي کوچولوت بشه مامان فقط ميخوام خوشيتو ببينم ناز من خيلي دوست دارم ميبوسمت نفسي من


تاریخ : 29 خرداد 1392 - 00:51 | توسط : مامان مرسانا جوجو | بازدید : 742 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

  • مامانی همه جوجوها اولاش همینطوری ان. شبا گریه میکنن. البته امیرارشا شبا زیاد گریه نمیکرد ولی بعدا پوستمون رو کند
  • اره اوایلش بهنود طوری شیر میخورد که دیگه ول کن نبود...
    این نق زدن روهم کاملا میدونم چی میگین...واسه بهنود منمهمینطوری بود بعد 3 ماه خوب شد و انگار نه انگار ،دیگه خبری نبود...
    دریاجون نگران نباش برطرف میشه..
  • سلام مامانی یسنا هم وقتی شیر میخورد گاهی وقتها یک ساعت تمام بی خیال نمیشد از خواب شبش هم نگو که هنوز که هنوزه داره اذیت میکنه نگران نباش همه همینطورن
  • مامانی مهربون اصلا نگران نباش همه نی نی ها همینجورین مهدی منم همینجوری بود خصوصا خواب شبونش ایشاللا نازگلت بزرگ میشه و خانمی میشه که همه این دلواپسیاتو ناراحتیاتو فراموش میکنی و میشه برات یه خاطره خوب نانازتو ببوس بوووووووووووووووووسسسس

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام