سلام نفسی . گل مامان دیروز و بریروز اولین روزایی بود که تنهات گذاشتم و رفتم سر کار . نفس وقتی که میخواستم بزارمت جای مامانی و برم انگار یه تیکه از قلبمو ازم گرفتن دلم میخواست برگردم اما نمیشد تمام روز فکرم جای تو بود. گل مامان خیلی برام سخته خوشبختانه شما بچه خوبی بودی و زیاد مامانی رو اذیت نکردی ولی من همش نگران بودم. دوست دارم عزیزم خیلی . تو همه زندگیه مامان شدی چه کنارت باشم چه نباشم روحم و فکرم جای توست. کاش خدا به هردومون نظری بندازه و از سال دیگه انتقالی به مشهد درست شه! کاش! دوست داررررررررررررررررررررررررررررم. بوس بوس
اولین روز کاری مامان
-
مامان رزدوشنبه 9 دی 1392 - 22:43
-
مامان مهیار کوچولوچهارشنبه 11 دی 1392 - 21:27
-
مامان رزچهارشنبه 11 دی 1392 - 22:18
-
مامان پارسا(پسرنازم)دوشنبه 16 دی 1392 - 04:41
-
مامان ستايشچهارشنبه 18 دی 1392 - 04:31
-
مامان امیر حسینپنجشنبه 19 دی 1392 - 22:45
-
مامان یسناشنبه 21 دی 1392 - 19:08