گل دختر من پنج ماه شد که پا به زندگیه ما گذاشتی و همه زندگیه من و بابا رو واسه خودت کردی . عزیزم تو پنج ماهگی وزنت شد 6/600 کیلو خدارو هزار بار شکر که رشدت خوب بود. عزیزم باورم نمیشه 5 ماه به این زودی گذشت و بدتر اینکه باورم نمیشه یه ماه دیگه از مرخصیم باقی مونده و غصم شده که از ماه دیگه باید 3 یا 4 روز تنهات بزارم صبحها, البته هنوزم نا امید نشدم شاید مرخصی 9 ماهه تایید بشه امیدوارم خدا اینبارم لطفشو شامل حالمون کنه و جوجوی نازمو تنها نزاره, گلی از هنرات بگم که همه رو عاشق خودت کردی از الان کلی هم خواستگار داری که تو رزرون!! از خنده های شیرینت بگم که هلاکشونم از شیرین حرف زدنات دیگه الان اجسامی که طرفت میارم هم دستتو دراز میکنی و میگیریشون , لثه هاتم انگار خیلی میخاره چون دایم دستت تو دهنته و میکشی رو لثه هات, فدای دندونای کوچولوت شم خدا کنه خیلی اذیتت نکنه نازی اگه بخوام 6 ماهگی برم سر کار احتمالا از هفته دیگه غذا دادنم شروع میکنم, نازی من از خوابالوییت قبلا هم گفته بودم همچنان هلاک خوابی دایم بد اخلاقی میکنی که بخوابونیمت خلاصه که هر چی بگم از شیرینیه شما کم گفتم , دوست دارم یه دنیا دختر گل خودم
گل من پنج ماهگیت مبارک
-
عمه ی نازنین جون (سحر)شنبه 18 آبان 1392 - 08:59
-
غزل(مامان علی)شنبه 18 آبان 1392 - 19:02
-
مامان فرزانه(مامان نازنین)چهارشنبه 22 آبان 1392 - 00:54
-
maman elhamچهارشنبه 22 آبان 1392 - 10:08